میخوام دعوتتون کنم به چند کلمه ناله،یک توصیهی کاربردی و یک آهنگ جذاب.
دوتا از همکلاسیهام هستند که باردارند. اونم تو ماههای آخرش. خب تا اینجا هیچربطی به من نداره؛ با اینکه فکرمیکنم دانشجوی مهندسی بودن و باردار بودن به طور همزمان کارِ شاقیست. این حضرات تکالیف و پروژهها رو انجام نمیدن که باز هم به من ربطی نداره. ماجرا از اونجایی به من ربط پیدا میکنه که تلگرامم پُره از چتهایی با محتوای میشه سوالای فولانُ برام بفرستی؟» ، جواب تمرینِ بهمانُ برام بفرست.» . دوسهبار اول خب اکیه به طرف کمک میکنی از سر انسانیت، با این که از تقلب متنفری. ولی وقتی این قضیه چندماه کش پیدا میکنه، ساعت 6 صبح بهت زنگ میزنن یا پیام میدن؛ دیگه کمککردن نه تنها حس خوبی بهت نمیده که باعث میشه حس کنی داره ازت سواستفاده میشه و از خودت متنفر میشی.
خب توی این شرایط من از قابلیتهای تلگرام کمک میگیرم و اصلاً چت ُ باز نمیکنم. اینجاست که طرف پیامک میده یا حضوری بهت میگه ببخشیدا من اینقدر بهت پیام میدم، خیلی هم خجالت میکشم ولی جوابای سوالای کنترل ُ برای خودم نفرست، تلگرامم باز نمیشه، به شمارهی شوهرم بفرست.» و تو توی ذهنت میگی ببخشید و زهرِمار.» و از دهنت نه خواهش میکنم، این چهحرفیه؟» خارج میشه.
میدونین؟ ما نباید هیچوقت توقع داشتهباشیم بهخاطر شرایط خاصی که داریم مورد رفتار ویژهای قرار بگیریم. بهطور دقیقتر، چون طرف بارداره، فکرمیکنه اینکه من خودم ُ به خاطرش به زحمت بندازم و یا نتیجهی تلاشم ُ به راحتی در اختیارش بذارم، در حوزهی مراعات فردی قرار میگیره. در حالی که من در شرایط حالِ حاضر اون نقشی نداشتم که بخوام الان مسئولیتش ُ قبول کنم.
× بتونین که بگین نه.»، وگرنه به جاهای خوبی نمیرسه. خودم برای بار یکمیلیونوپونصدم تصمیم دارم که تمرین کنمش. اگه موفق شدم، براتون در موردش مینویسم.
THEY. – Dante's Creek
درباره این سایت